اشک پنهان پشت "گل"
جمعه, ۱۱ خرداد ۱۳۹۷، ۰۳:۱۸ ق.ظ
دست خودش نبود آخر همه ی صحبت هایمان گریه اش میگرفت...
و من
من که تازه قدرت کنترل حرفهای از دل برآمده را پیدا کرده بودم
ناگاه
با دیدن اشکهای لرزان در کاسه خون چشمهایش
لکنت زبان میگرفتم
خوبی دنیای مجازی و چت های دور این است چشمهایش را نمیبنی
ولی
میدانی که حالش آنطرف خوش نیست
و انگشتانت دیگر خوب نمیتوانند تایپ کنند
من به بی رحمی دنیای مجازی نمیتوانم باشم!
و خلاصه ی همه ی اشکهایش را
در یک گل کنار " یاعلی " تمام میکند...
+ سحرگاه رمضان_صبحت یکساعته با او_زهرا نام
- ۹۷/۰۳/۱۱